کودتاگران در برابر مقاومت مردم ترکیه زانو زدند
کودتاگران در برابر مقاومت مردم ترکیه زانو زدند
اشکان بنکدارجهرمیگروه مقالات: جمعه شب گذشته بخشی از ارتش ترکیه تلاش کرد تا با در دست گرفتن مراکز مهم حکومتی، دولت اردوغان را ساقط کند. نزدیک به دو سال است کهترکیه جو متشنج سیاسی را تحت تأثیر تحولات منطقه و برنامههای نسنجیده دولتمردانترک تجربه میکند. حملات تروریستی داعش و گروه پ. ک. ک. درنتیجه زیر سؤال رفتن امنیت کشور، دولتی که در روندی غیر دموکراتیک میداندار نمایشی مردمسالارانه است و پیشبینیهای نا درست وارثان عثمانی از حدود قدرت تأثیرگذاری خود در روابط خارجی همگی از عواملی هستند که در بوجود آمدن گسلهای سیاسی در این سالها در این کشور در حال گذار مؤثر بودهاند.اما چرا این کشور که سابقه چهار کودتا را دهههای اخیر در تاریخ خود دارد این بار توانست در مقابله با کودتاگران پیروز از میدان به در آید؟ مطمئنا مهمترین عامل شکست کودتا حضور مردم در خیابانها بود. مردمی که علیرغم نارضایتی از دولت حاکم حاضر به کشتن دموکراسی در میدان مبارزه بین دولت و نظامیان نشدند. مردم در پاسخ به پیام اردوغان و یا شاید بهتر است بگوییم ندای دموکراسی راه را بر ماشین سرکوب کودتاگران بستند. مردم و حتی مخالفان دولت، با حضور وسیع و مدید خود در خیابانهای آنکارا نشان دادند که حاضر نیستند حتی در صورت ضعف دولت و نارضایتی از آن، حتی پس از ماجرای افشای فساد مالی اعضای کابینه اردوغان در 17 دسامبر 2013، میدان را به نفع نظامیان خالی کنند.ترکها با تجربه تلخ خود از کودتاهای صورت گرفتهی گذشته که سالها فضای سیاسی و اقتصادی کشورشان را به ضعف کشانده بود این بار تصمیم گرفتند که وارد صحنه شده و کودتا را با دست خالی و حتی به قیمت از جان گذشتن خود با شکست مواجه سازند. به نظر میرسد ارتش ترکیه که از زمان تأسیس جمهوری به عنوان نگاهبان ساختار لائیسیته نظام سیاسی آن کشور نه تنها از پیروی محض از سیاسیون حاکم به دور بود بلکه خود را موظف به دخالت در سیاست میدید در پیشبینی خود، واکنش مردم، رسانهها و حتی احزاب مخالف دولت را این گونه در برعلیه خود تصور نمیکرد. مردم ترکیه به لحاظ تاریخی جایگاه بالایی برای ارتش و نیروهای نظامی خود قائلند و ارتش را از آن خود میدانند ولی این بار مردم این کشور، اقدام واحدهایی از ارتش در کودتا علیه دولت قانونی و تیراندازی به سمت مردم حاضر در خیابانها و بمباران نهادهایی چون مجلس و دیگر ادارات و بناهای دولتی و حاکمیتی را گناهی نابخشودنی و لکه ننگی بر کارنامه کاری آن میدانند. مردم ترکیه از خود میپرسند چرا ارتشی که وظیفه ذاتی آن حمایت از ملت و کشور در برابر دشمنان خارجی است حالا دهانه توپ خود را به سمت همان مردمی گرفته است که حقوق ماهانه و خرج خرید یا ساخت اداوات نظامی را از جیبش پرداخت میکند. این کودتا به قدری در افکار عمومیترکیه گناه بزرگی به نظر میآید که حتی سرسختترین مخالفان اردوغان و حزب حاکم عدالت و توسعه را نیز از کودتاگران تبری جسته و اتحاد خود با دولت قانونی و مردم را به منظور مقابله با کودتا اعلام نموده است.اما شاید پیشدستیهای اردوغان در تغییر ساختار نیروهای مسلح ترکیه برای کاهش احتمال کودتا را نیز بتوان از عوامل دیگر شکست کودتا نامید. اردوغان طی یک دهه گذشته به بهانه طرح اصلاحات اروپایی کنترل دموکراتیک بر نیروهای مسلح که از شروط و اصلاحات عضویت در اتحادیه اروپاست، دندان سیاست نیروهای مسلح را کشیده است و از سال 2007 و همزمان با مطرح شدن طرح کودتای ارگنه کون به مهندسی ساختار فرماندهی ارتش ترکیه روی آورده و دهها ژنرال بلند پایه را به ظن دست داشتن در طرح آن کودتا به دادگاه کشانده و از منصب فرماندهی کنار زده است. اردوغان تصفیه کاملی در بدنه نیروهای مسلح به ویژه در ساختار فرماندهی پلیس انجام داد و نیروهای نزدیک به خود را به بهانه مقابله با دستهای توطئه گر دولت موازی (کودتاگران) در کادر فرماندهی پلیس و نیروهای اطلاعاتی گمارد که نتیجه این اقدام او در همراهی نیروهای پلیس با مردم و مقابله آنها با نظامیان کودتاگر در شب گذشته نمایان شد. ارتش در کودتاهای پیشین موفق بود چون ساختار فرماندهی منسجمی داشت که میتوانست روی وفاداری همه نیروهایش به کودتا حساب کند.گرچه بعضی در تحلیل این کودتا قائل به سناریوی نخ نماشدهی تئوری توطئه، که همانا توطئه دولت حاکم و انجام نمایشی کودتا یا حداقل چشم بستن بر انجام آن است، ولی به نظر نمیرسد با توجه به آن چه رؤیای ترکیه در پیوستن به اتحادیه اروپا، جذب سرمایههای هر چه بیشتر خارجی و نشان دادن خود به عنوان یک عضو قدرتمند ناتو میباشد این داستان، گزینه محتملتر در پشت صحنه کودتا باشد ولی علت و روش آن هر چه باشد مطمئنا در صورت شکست قطعی دارای دستاوردهای زیادی برای دولت عدالت و توسعه به ارمغان میآورد. اردوغان که پس از واقعه اعتراضات به تخریب پارک گزی در ژوئن 2013، چنین اجتماع عظیمی را در شهرهای ترکیه در حمایت از دولت تحت زعامت خود ندیده بود مسلماً با تکیه بر گسترش دامنه محبوبیت سیاسی اش قدرت مانور بیشتری در صحنه حکومت کسب میکند و تسویه مخالفانش را از سیستم نظامی و دیگر نهادهای قدرت درترکیه شدت میبخشد. وی همچنین زمینه سیاسی خوبی برای پیش بردن پروژه ریاستی کردن نظام سیاسیترکیه و یکدست کردن بیشتر قدرت در این کشور را در سایه مهار انتقادات به دست میآورد. |
کودتاگران در برابر مقاومت مردم ترکیه زانو زدند
اشکان بنکدارجهرمیگروه مقالات: جمعه شب گذشته بخشی از ارتش ترکیه تلاش کرد تا با در دست گرفتن مراکز مهم حکومتی، دولت اردوغان را ساقط کند. نزدیک به دو سال است کهترکیه جو متشنج سیاسی را تحت تأثیر تحولات منطقه و برنامههای نسنجیده دولتمردانترک تجربه میکند. حملات تروریستی داعش و گروه پ. ک. ک. درنتیجه زیر سؤال رفتن امنیت کشور، دولتی که در روندی غیر دموکراتیک میداندار نمایشی مردمسالارانه است و پیشبینیهای نا درست وارثان عثمانی از حدود قدرت تأثیرگذاری خود در روابط خارجی همگی از عواملی هستند که در بوجود آمدن گسلهای سیاسی در این سالها در این کشور در حال گذار مؤثر بودهاند.اما چرا این کشور که سابقه چهار کودتا را دهههای اخیر در تاریخ خود دارد این بار توانست در مقابله با کودتاگران پیروز از میدان به در آید؟ مطمئنا مهمترین عامل شکست کودتا حضور مردم در خیابانها بود. مردمی که علیرغم نارضایتی از دولت حاکم حاضر به کشتن دموکراسی در میدان مبارزه بین دولت و نظامیان نشدند. مردم در پاسخ به پیام اردوغان و یا شاید بهتر است بگوییم ندای دموکراسی راه را بر ماشین سرکوب کودتاگران بستند. مردم و حتی مخالفان دولت، با حضور وسیع و مدید خود در خیابانهای آنکارا نشان دادند که حاضر نیستند حتی در صورت ضعف دولت و نارضایتی از آن، حتی پس از ماجرای افشای فساد مالی اعضای کابینه اردوغان در 17 دسامبر 2013، میدان را به نفع نظامیان خالی کنند.ترکها با تجربه تلخ خود از کودتاهای صورت گرفتهی گذشته که سالها فضای سیاسی و اقتصادی کشورشان را به ضعف کشانده بود این بار تصمیم گرفتند که وارد صحنه شده و کودتا را با دست خالی و حتی به قیمت از جان گذشتن خود با شکست مواجه سازند. به نظر میرسد ارتش ترکیه که از زمان تأسیس جمهوری به عنوان نگاهبان ساختار لائیسیته نظام سیاسی آن کشور نه تنها از پیروی محض از سیاسیون حاکم به دور بود بلکه خود را موظف به دخالت در سیاست میدید در پیشبینی خود، واکنش مردم، رسانهها و حتی احزاب مخالف دولت را این گونه در برعلیه خود تصور نمیکرد. مردم ترکیه به لحاظ تاریخی جایگاه بالایی برای ارتش و نیروهای نظامی خود قائلند و ارتش را از آن خود میدانند ولی این بار مردم این کشور، اقدام واحدهایی از ارتش در کودتا علیه دولت قانونی و تیراندازی به سمت مردم حاضر در خیابانها و بمباران نهادهایی چون مجلس و دیگر ادارات و بناهای دولتی و حاکمیتی را گناهی نابخشودنی و لکه ننگی بر کارنامه کاری آن میدانند. مردم ترکیه از خود میپرسند چرا ارتشی که وظیفه ذاتی آن حمایت از ملت و کشور در برابر دشمنان خارجی است حالا دهانه توپ خود را به سمت همان مردمی گرفته است که حقوق ماهانه و خرج خرید یا ساخت اداوات نظامی را از جیبش پرداخت میکند. این کودتا به قدری در افکار عمومیترکیه گناه بزرگی به نظر میآید که حتی سرسختترین مخالفان اردوغان و حزب حاکم عدالت و توسعه را نیز از کودتاگران تبری جسته و اتحاد خود با دولت قانونی و مردم را به منظور مقابله با کودتا اعلام نموده است.اما شاید پیشدستیهای اردوغان در تغییر ساختار نیروهای مسلح ترکیه برای کاهش احتمال کودتا را نیز بتوان از عوامل دیگر شکست کودتا نامید. اردوغان طی یک دهه گذشته به بهانه طرح اصلاحات اروپایی کنترل دموکراتیک بر نیروهای مسلح که از شروط و اصلاحات عضویت در اتحادیه اروپاست، دندان سیاست نیروهای مسلح را کشیده است و از سال 2007 و همزمان با مطرح شدن طرح کودتای ارگنه کون به مهندسی ساختار فرماندهی ارتش ترکیه روی آورده و دهها ژنرال بلند پایه را به ظن دست داشتن در طرح آن کودتا به دادگاه کشانده و از منصب فرماندهی کنار زده است. اردوغان تصفیه کاملی در بدنه نیروهای مسلح به ویژه در ساختار فرماندهی پلیس انجام داد و نیروهای نزدیک به خود را به بهانه مقابله با دستهای توطئه گر دولت موازی (کودتاگران) در کادر فرماندهی پلیس و نیروهای اطلاعاتی گمارد که نتیجه این اقدام او در همراهی نیروهای پلیس با مردم و مقابله آنها با نظامیان کودتاگر در شب گذشته نمایان شد. ارتش در کودتاهای پیشین موفق بود چون ساختار فرماندهی منسجمی داشت که میتوانست روی وفاداری همه نیروهایش به کودتا حساب کند.گرچه بعضی در تحلیل این کودتا قائل به سناریوی نخ نماشدهی تئوری توطئه، که همانا توطئه دولت حاکم و انجام نمایشی کودتا یا حداقل چشم بستن بر انجام آن است، ولی به نظر نمیرسد با توجه به آن چه رؤیای ترکیه در پیوستن به اتحادیه اروپا، جذب سرمایههای هر چه بیشتر خارجی و نشان دادن خود به عنوان یک عضو قدرتمند ناتو میباشد این داستان، گزینه محتملتر در پشت صحنه کودتا باشد ولی علت و روش آن هر چه باشد مطمئنا در صورت شکست قطعی دارای دستاوردهای زیادی برای دولت عدالت و توسعه به ارمغان میآورد. اردوغان که پس از واقعه اعتراضات به تخریب پارک گزی در ژوئن 2013، چنین اجتماع عظیمی را در شهرهای ترکیه در حمایت از دولت تحت زعامت خود ندیده بود مسلماً با تکیه بر گسترش دامنه محبوبیت سیاسی اش قدرت مانور بیشتری در صحنه حکومت کسب میکند و تسویه مخالفانش را از سیستم نظامی و دیگر نهادهای قدرت درترکیه شدت میبخشد. وی همچنین زمینه سیاسی خوبی برای پیش بردن پروژه ریاستی کردن نظام سیاسیترکیه و یکدست کردن بیشتر قدرت در این کشور را در سایه مهار انتقادات به دست میآورد. |
کودتاگران در برابر مقاومت مردم ترکیه زانو زدند